1391/6/18

شنبه  ۱۸ شهريور - عصر:

مسلمه كه تو دو ساعت نمي‌شه هيچ‌چي از سامرا فهميد ... يا حداقل من نمي‌تونم ...

1391/6/18

شنبه  ۱۸ شهريور - صبح:


برخلاف نجف و كربلا، تو كاظمين، هتل چسبيده بود به حرم؛ و چه حالي مي‌داد وقتي مي‌نشستي تو رستوران، غذا مي‌خوردي در حالي كه روبه‌روت، از پنجره، گنبد امام كاظم ديده مي‌شد ... و چه صفايي داشت حرم كاظمين و چه آرامشي داشت حرم كاظمين، و چقدر امام رضايي بود حرم كاظمين (حتي شايد بهتر باشه بگم حرم امام رضا چقدر بوي كاظمين مي‌ده)

حرم كاظمين


همين الان كه كمتر از يه ساعته كه راه افتاديم سمت سامرا، دلم تنگ شده برا دو امام كاظمين ...

******
داخل ضريح، يه صندوق هست كه روي صندوق رو با پارچه پوشوندن؛ و چقدر چشم من (و ما) رو گرفت سنگ‌ها و نگين‌هاي روي اون پارچه ...

1391/6/17

جمعه ۱۷ شهريور:


كربلا ... نفهميدمش ... نتونستم كه بفهممش ... فكر مي‌كردم اشكال از منه؛ فكر مي‌كردم فقط من اين‌جوريم؛ اما ديدم خيليا اينو مي‌گن ... حالا يكي مي‌گفت جوِّش سنگين بود؛ يكي مي‌گفت بهت‌زده بودم؛ يكي مي‌گفت تمركز نداشتم؛ يكي مي‌گفت شاد بودم ... ولي تهِ همش يه چيز بود: "اوني نبود كه انتظار داشتم"؛ يا؛ "نتونستم ارتباط برقرار كنم "... اصلا مثل اينكه خود كربلا اينجوريه ... شايد بايد يه هفته مي‌مونديم كربلا تا بفهميم چه خبره (به قول دوستي، تا يخامون آب شه) بعد تازه بريم زيارت ...

البته فقط شايد ...

1391/6/14

سه‌شنبه ۱۴ شهريور:


آخرين بين الطلوعين روبروي ايوان طلاي حرم اميرالمؤمنين
... و الوداع ...


و حركت به سمت كربلا ...

1391/6/13

دوشنبه ۱۳ شهريور:

 

ظاهرا  سردي و سكوتي كه تو مسجد كوفه حس مي‌شد، فقط مختص اين مسجد نيست، و اين فضا رو تو كل شهر كوفه مي‌شه حس كرد، تو خيابوناش، تو حرماش، تو مساجدش، و حتي تو خونه منسوب به اميرالمؤمنين.

مسجد سهله


رفتيم مسجد سهله. جايي كه بارها امام زمان اونجا ديده شده، جايي كه نمازگاه تمام پيامبران بوده، جايي كه قراره بشه خونه امام زمان ... اما باز همون سردي و سكوت، و دريغ از يك ذره عطر جمكران. ...

1391/6/12

يكشنبه ۱۲ شهريور؛ شب؛


بعدازظهر رفتيم مسجد كوفه؛
جايي كه منطقا بايد مملو باشه از مناجات‌هاي اميرالمؤمنين، بايد مملو باشه از شور و حضور (كه تمام پيامبران اون‌جا نماز خوندن)، بايد مملو باشه از روح و معنا، بايد مملو باشه از ...؛ اما در عمل هيچ‌كدوم نبود. مسجدي زيبا در ظاهر، اما سرد و ساكت در باطن. روح مسجدي كه سال‌ها محل راز و نياز، نماز و مناجات اميرالمؤمنين بوده، كمترين شباهتي به حرم اميرالمؤمنين نداشت.
شايد هم اين بوي غربت بود كه كل فضاي مسجد رو پر كرده بود. كه مسجد كوفه، بسيار، شاهد بيوفايي ياران و غربت بزرگان بوده. از امام علي و امام حسن و امام حسين گرفته تا مسلم و مختار و زيد كه مسجد كوفه شاهد بيوفايي خيل يارانشون بوده.

مسجد كوفه و حرم مسلم


وسط اين همه سردي مسجد كوفه، گوشه سمت چپ سمت قبله مسجد، فضا به‌شدت فرق مي‌كنه. هنوز بوي كربلا رو استشمام نكردم، اما احساس مي كنم حرم مسلم، بوي كربلا ميده. صفاي عجيبي داشت حرم مسلم و عجيب صفا داشت حرم مسلم ...

در حال حاضر مطلبی وجود ندارد ...
مطلبی وجود ندارد ...
آرشیو موضوعی
ریز موضوعات
آرشیو ماهانه
در دست مطالعه
آمار وبلاگ
دفعات بازدید : 415863
تعداد نوشته‌ها: 134
تعداد دیدگاه‌ها : 130
ضمن تشکر از بازدید شما از متحیر؛ چنانچه اولین بازدیدتان از این وبلاگ می‌باشد، پیشنهاد می‌گردد ابتدا دربارۀ وبلاگ و دربارۀ من را مطالعه فرمایید.
با تشکر مجدد
آسدجواد
×

ابزار هدایت به بالای صفحه

X