1391/7/13

از بين سخنان و كلمات بزرگان و مشاهير عرفان و تصوف (از جمله منصور حلاج، جنيد بغدادي، علاءالدوله سمناني، عين‌القضاة همداني، بايزيد بسطامي، ابوالحسن خرقاني، عطار نيشابوري، شاه نعمت‌الله ولي، ابوسعيد ابوالخير و سايرين)، از قديم، دو جمله، بيش از سايرين بر دلم نشسته بود، و هر دو جمله از شيخ بوالحسن خرقاني.

يكيش اين بود كه:

هركه در اين سراي درآيد، نانش دهيد وز ايمانش مپرسيد؛ چه، آن‌كه در درگاه باري به جاني ارزد، البته بر خوان بوالحسن به ناني ارزد.

و دومي اين كه:

كاشكي بدل همه خلق من بمردمي، تاخلق را مرگ نبايستي ديد؛ كاشكي حساب همه خلق با من بكردي، تا خلق را به قيامت حساب نبايستي ديد؛ كاشكي عقوبت همه خلق مرا كردي، تا ايشان را دوزخ نبايستي ديد.

شيخ ابوالحسن خرقاني


بيكاري روز پنجشنبه، و از اون مهم‌تر نداشتن چيزي براي خوردن به عنوان ناهار، به سرم زد كه براي زيارت امام‌زاده محمد بن امام جعفر صادق- كه اميدوار بودم عطر و بو و صفاي پسر ديگه‌ي امام صادق، يعني امام‌زاده علي بن جعفر سمنان رو داشته باشه - بزنم بيرون؛ و همون‌جور كه تو سطح شهر پرسه مي‌زدم، باز به سرم زد كه برم خرقان و زيارت مزار شيخ بوالحسن خرقاني.

جاي خوب و باصفايي بود، مخصوصا باغ‌هاي انگور دوروبر مزار كه حسابي آب از لب و لوچم آويزون كرد؛ و البته باغ‌هاي زردآلو، كه طبيعتا تو اين فصل سال نمي‌شد ازشون انتظار زردآلو داشت.


هرچي هم به جناب خرقاني گفتم: "يا شيخ! گشنمه. نانم بده و از ايمانم مپرس؛ كه من كه در درگاه باري به جاني ارزيده‌ام، البته به خوان شما به ناني ارزم!"، خبري نشد،؛ فقط هر از گاهي، زوار شيخ بوالحسن - كه اكثرشون تركمن بودند و من در سؤالم كه چرا مردم تركمن اين‌قدر به زيارت ابوالحسن خرقاني و بايزيد بسطامي ميان- بوي غذاهاشون رو به رخم مي‌كشيدن.


خب؛ از شرح يك سفر چند ساعته بيش از اين انتظاري نيست؛ پس دقيقا همين‌جا ... تمّت.


در حال حاضر مطلبی وجود ندارد ...
مطلبی وجود ندارد ...
آرشیو موضوعی
ریز موضوعات
آرشیو ماهانه
در دست مطالعه
آمار وبلاگ
دفعات بازدید : 433841
تعداد نوشته‌ها: 134
تعداد دیدگاه‌ها : 130
ضمن تشکر از بازدید شما از متحیر؛ چنانچه اولین بازدیدتان از این وبلاگ می‌باشد، پیشنهاد می‌گردد ابتدا دربارۀ وبلاگ و دربارۀ من را مطالعه فرمایید.
با تشکر مجدد
آسدجواد
×

ابزار هدایت به بالای صفحه

X