1391/3/4

خيلي وقتا پيش مياد كه دنبال كتابي مي‌گردم، ولي وقتي مي‌رم كتابخونۀ آستان قدس، متوجه مي‌شم كتابخونه فقط يه نسخه از اون كتاب رو داره و اون هم تو قسمت كتاب‌هاي غير قابل امانت.
در چنين مواقعي، معمولا صبر مي‌كنم تا كتاب رو از يه طريق ديگه‌اي گير بيارم؛ ولي گاهي وقتا پيش مياد كه يا به هيچ طريقي كتاب گيرم نمياد يا اينكه برا خوندن كتابي عجله دارم يا ... در چنين مواقعي اجبارا رو ميارم به "كتابخواني با اعمال شاقه" (يادمه اولين بار عبارت "با اعمال شاقه" رو تو دوران ابتدايي، تو كتاب "بينوايان" "ويكتور هوگو" خوندم؛ و به شدت منتظر فرصتي مي‌گردم تا يه بار ديگه بتونم اون كتاب رو بخونم)
تو اين روشِ كتابخوني، هر دو سه روز يه بار مي‌رم كتابخونه، كتاب رو بر مي‌دارم، همونجا مي‌شينم و چند صفحه‌اي از كتاب رو مي‌خونم، بعد كتاب رو دوباره مي‌ذارم سر جاش تا يه روز ديگه و چند صفحۀ بعدي ... حالا اين كه مطالعه كتاب چند روز طول بكشه، ديگه بستگي به حجم كتاب داره و وقتي كه مي‌ذارم واسه مطالعش.
به نظرم اولين كتابايي كه به اين روش خوندم، دو كتاب "شهر طلا و سرب" و "بركۀ آتش" از چهارگانۀ "سه پايه‌ها" نوشتۀ "جان كريستوفر" بود. (اين چهارگانه عبارته از "وقتي سه پايه‌ها به زمين آمدند" "كوه‌هاي سفيد" "شهر طلا و سرب" و "بركۀ آتش")
فكر مي‌كنم يكي دو جلد از سري كتاب‌هاي "هري پاتر" رو هم همين جوري خوندم.
اين روزها به توصيه آقاي "محمدرضا سرشار" دارم كتاب "حافظ هفت" نوشتۀ "اكبر صحرايي" رو به همين روش مي‌خونم. معمولا روزاي فرد مي‌رم كتابخونه، تو نيم ساعت، دو سه فصل از اين كتاب رو مي‌خونم و صبر مي‌كنم تا يه روز فرد ديگه.
كتاب "حافظ هفت" دربارۀ سفر امام خامنه‌اي به استان فارسه كه مثلا در قالب رمان نوشته شده و توسط "سورۀ مهر" نشر يافته.


در حال حاضر مطلبی وجود ندارد ...
مطلبی وجود ندارد ...
آرشیو موضوعی
ریز موضوعات
آرشیو ماهانه
در دست مطالعه
آمار وبلاگ
دفعات بازدید : 434076
تعداد نوشته‌ها: 134
تعداد دیدگاه‌ها : 130
ضمن تشکر از بازدید شما از متحیر؛ چنانچه اولین بازدیدتان از این وبلاگ می‌باشد، پیشنهاد می‌گردد ابتدا دربارۀ وبلاگ و دربارۀ من را مطالعه فرمایید.
با تشکر مجدد
آسدجواد
×

ابزار هدایت به بالای صفحه

X