يكشنبه ۱۲ شهريور؛ صبح:
۱- ايوان نجف عجب صفايي دارد ...
و عجب صفايي داره، خصوصا بين الطلوعينش ... نميشه بيشتر نوشت. بقيشو بايد رفت و حس كرد.
۲- مدتها (سالها) بود، هروقت، امينالله ميخوندم، لازم بود جمله سومشو تغيير بدم و "السلام عليك يا علي بن موسي الرضا" رو جايگزينش كنم، چقدر آرزو داشتم اين دعا رو بدون تغيير بخونم؛ تا اينكه امروز (به عبارت دقيقتر، ديشب، برا اولين بار) تونستم بدون تغيير، كامل، بخونمش:
"السلام عليك يا امينالله في ارضه؛ و حجته علي عباده؛ السلام عليك يا اميرالمؤمنين ..."
۳- چه فضاي عجيبي داره حرم اميرالمؤمنين، فضايي مملو از ابهت امام، مظلوميت امام، تنهايي امام و خصوصا پدر امت بودن امام كه آدمو آرزومند مي كنه بياد برا هميشه مقيم نجف شه...!
و اين فضا، بقدري كل حرم رو پر كرده كه آدم، فراموش مي كنه دو تا از بزرگترين پيامبران الهي هم اونجا دفن هستند.