يكشنبه ۱۲ شهريور؛ شب؛
بعدازظهر رفتيم مسجد كوفه؛
جايي كه منطقا بايد مملو باشه از مناجاتهاي اميرالمؤمنين، بايد مملو باشه از شور و حضور (كه تمام پيامبران اونجا نماز خوندن)، بايد مملو باشه از روح و معنا، بايد مملو باشه از ...؛ اما در عمل هيچكدوم نبود. مسجدي زيبا در ظاهر، اما سرد و ساكت در باطن. روح مسجدي كه سالها محل راز و نياز، نماز و مناجات اميرالمؤمنين بوده، كمترين شباهتي به حرم اميرالمؤمنين نداشت.
شايد هم اين بوي غربت بود كه كل فضاي مسجد رو پر كرده بود. كه مسجد كوفه، بسيار، شاهد بيوفايي ياران و غربت بزرگان بوده. از امام علي و امام حسن و امام حسين گرفته تا مسلم و مختار و زيد كه مسجد كوفه شاهد بيوفايي خيل يارانشون بوده.
وسط اين همه سردي مسجد كوفه، گوشه سمت چپ سمت قبله مسجد، فضا بهشدت فرق ميكنه. هنوز بوي كربلا رو استشمام نكردم، اما احساس مي كنم حرم مسلم، بوي كربلا ميده. صفاي عجيبي داشت حرم مسلم و عجيب صفا داشت حرم مسلم ...