از همون وقتي كه شروع كردم به مطالعه "آنك آن يتيم نظركرده..." نوشته "محمدرضا سرشار" كلي علاقهمند شدم به آقاي سرشار.
بعدتر هم كه چند نظر و نقد ازش خوندم، اين علاقه بيشتر شد تا جايي كه تصميم گرفتم برم و ساير نوشتههاي ايشون رو هم بخونم.
رو همين حساب، وقتي كتاب "عكس انتخاباتي با كت دكتر احمدينژاد" رو تو كتابخونه ديدم، بي هيچ معطلي و با شور و شوق فراوون برداشتمش و به سرعت شروع كردم به خوندنش ... تا اينكه تو همون صفحات اوليه به اين قسمت از كتاب رسيدم كه مربوط به دفاعيات آقاي مهاجراني تو مجلس استيضاحشه:
نوبت به بخش اول دفاعيات آقاي مهاجراني شد. او در پاسخ به اظهارات نمايندگان مختلف، ابتدا به دفاع از بهرام بيضايي پرداخت. سپس از عملكردش در دعوت به همكاري از بهنود در روزنامه شخصي خود، "بهمن"، دفاع كرد. عملكردش در حوزه مطبوعات را موفقيت آميز اعلام كرد. از دادن جايزه به بيست نويسنده، كه بيشتر آنها نويسندگان لائيك و غير انقلابي و بعضاً با انديشه هاي ماركسيستي بودند، دفاع كرد. نجيب محفوظ را به عنوان "يك نويسنده مسلمان" مورد تجليل قرار داد . علي اصغر شيرزادي را را جزء نويسندگان دلبسته به انقلاب و دفاع مقدس اعلام كرد. انسية شاه حسيني را از نويسندگان حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي خواند. در مورد اهداي جايزه به جعفر مدرس صادقي، ناهيد طباطبايي، نادر ابراهيمي، زويا پيرزاد، رضا جولايي، فتانه حاج سيد جوادي و شهريار مندني پورـ همه از نويسندگان لائيك ـ به سرعت گذشت؛ و فقط با آوردن يك فعل "است" به دنبال اسمشان - در رده جايزه گرفتگان - از سر موضوع پريد.كاري به اين همه اسم ندارم - كه اصلا خيلي از اين اسمها رو فقط شنيدم و بعضيها رو حتي نشنيدم - ولي از لائيك خونده شدن "نادر ابراهيمي" هيچجوره نتونستم بگذرم.
بعيد ميدونم كسي حتي يك كتاب از ابراهيمي رو بخونه و بعد از اون بتونه بهش تهمت لائيك بودن بزنه ... بعيد ميدونم.
رو همين حساب بلافاصله دست به دامن اينترنت شدم تا شايد تعريفي نوين از "لائيك" پيدا كنم كه به كمكش اين سخن آقاي سرشار رو فهم كنم كه هنوز نتونستم ....
... و عليالحساب اون علاقهاي كه به كتب محمدرضا سرشار پيدا كرده بودم، كلا فروكش كرده.
... همين ...