درسته كه چند وقتيه حوزهي كتاب دفاع مقدس رونق گرفته و كتاباي بسيار پرباري چاپ شده كه توقع مخاطب رو كلي بالا بردن و ديگه هر كتابي، مخاطب رو راضي نميكنه، ولي هنوز خيلي از كتاباي كمحجم قديمي مطالبي دارن كه ارزش خوندن دارن.
نمونش همين كتاب "راوي اول شخص" نشريافتهۀ "سازمان بسيج دانشجويي" كه اول كار، با اكراه و از سر بيكتابي خوندنش رو شروع كردم؛ ولي بعد ديدم كه خوندنش چندان خالي از لطف نبود.
نمونش اين مطلب از صفحه ۱۲۸ كتاب:
... يكروز دختربچهاي به مغازهاش ميرود و ميگويد: حاجآقا ميشود يك كمپوت به من بدهيد و من روزي ۵ توان پولش را بدهم تا تمام شود؟ حاجآقا هم چون دختر را كه از همسايگانشان بوده، ميشناخته ميگويد: اشكالي ندارد. مادر دختر ميبيند دخترش روزها از مدرسه دير به خانه ميرسد و صبحها هم زودتر از منزل ميرود. وقتي تحقيق ميكند، ميبيند دخترش مسير خانه تا مدرسه را كه قبلا با اتوبوس ميرفته، پياده ميرود و وقتي پيگيري ميكند، متوجه ميشود براي اينكه به جبهه كمك كند، پول كرايۀ ماشين را براي خريد كمپوت ميداده. ...